مهاجران افغانستانی میتوانند گواهینامه رانندگی بگیرند؟
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۷۶۲۹۱
به گزارش «تابناک» به نقل از مهر، «سال ۹۸ برادرم را از دست دادیم؛ در درگیری با نیروهای طالبان در یکی از نقاط مرزی. دقیق نمیدانم کدام مرز. من هرگز افغانستان را ندیدم و نمیشناسمش.» خدیجه، متولد سال ۶۹ در شیراز است. برادرش، «محمدجواد» هم سال ۶۴ در شیراز به دنیا آمده بود. محمدجواد اواخر دهه هشتاد با دختری افغانستانی ازدواج میکند و صاحب فرزند میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زوج جوان برای اینکه فرزندشان در ایران از تحصیل باز نماند از بازگشت به ایران منصرف میشوند. محمدجواد بعد از اینکه تمام عمر خود را در شیراز گذرانده بود، به افغانستان مهاجرت میکند. برای او که وطنی غیر از ایران را ندیده و نشناخته است، رفتن به افغانستان کم از مهاجرت ندارد. در افغانستان خدمت سربازی را شروع میکند و جذب ارتش ملی میشود؛ اما در یکی از درگیریهای سال ۹۸ با نیروهای طالبان، محاصره میشود و جانش را از دست میدهد.
«آذر ماه سال ۹۹ چند ماه بعد از اینکه برادرم را از دست دادیم، مادرم سکته مغزی کرد و نیمه راست بدنش فلج شد.» خدیجه بعد از داغ برادر، حالا چهار سالی است که باید علیرغم همه محدودیتهایی که زندگی به عنوان مهاجران افغانستانی برای آنها رقم زده از مادرش نیز مراقبت کند. پدر و مادرش اواخر دهه پنجاه به ایران مهاجرت کرده و ساکن شیراز شده بودند. در تمام این چهل و چند سال به اینکه یک نفر از این خانواده پشت فرمان بنشیند و خانواده را جایی ببرد، از ذهنشان هم نگذشته بود. میدانستند قانون به آنها اجازه رانندگی و حتی یک خودرو را نمیدهد.
شرایط مادر خدیجه بعد از سکته مغزی اما آنها را به شرایط ناچاری میاندازد: «وقتی مادرم مرخص شد باید مدام به بیمارستان میرفتیم و برمیگشتیم. هیچ وسیلهای نداشتیم. هزینه رفت و آمد با تاکسی اینترنتی یا دربست روی همه هزینههایمان تلنبار شده بود. خیلی وقتها تاکسی اینترنتی میآمد اما به بهانه ویلچر مادرم، قبول نمیکرد ما را برساند. خودم پای پیاده ویلچر مادرم را هل میدادم و او را به بیمارستان میبردم. حدود یک ساعت و نیم راه بود؛ روزی سه ساعت ویلچر را هل میدادم و به این فکر میکردم چه میشد ما هم میتوانستیم رانندگی کنیم…»
از وقتی بدن مادر، نیمه فلج میشود خدیجه به این فکر میافتد که هر جور شده گواهینامه بگیرد. شنیده بودند اگر خانوادهای از مهاجران یک عضو معلول داشته باشد با شرایط خاصی میتواند گواهینامه بگیرد. خدیجه از اواخر سال ۹۹ پیگیریها را شروع میکند. میگویند باید از بهزیستی، کارت یا گواهی معلولیت بگیرید. چند بار از شیراز به تهران میآید و با صرف زمان و هزینه و طی کردن مراحل اداری و پزشکی بالاخره گواهی معلولیت را میگیرد.
خدیجه بعد از چند هفته بالاخره با کاغذی که گواهی میداد مادرش معلول شده است به اداره گذرنامه میرود؛ اما آنجا با شرط و شروط سختتری مواجه میشود: «باید اجازه اداره اتباع و پاسپورت سفید هم داشته باشید!»
گذرنامه سفید درست زمانی برای خدیجه به یک نیاز فوری و ضروری تبدیل میشود که طالبان در افغانستان امور را به دست گرفته و صدور گذرنامه تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. بعد از چند ماه پیگیری، کاری از پیش نمیبرد و دست خالی به شیراز برمیگردد تا دوباره با ویلچر مادر سرو کله بزند. حدود چهار سال از ناامید شدن خدیجه میگذرد و حالا اخبار، حرفهای جدیدی برای گفتن به او دارد.
گواهینامه؛ به شرط معلولیت خانواده!
«طبق قانون همه اتباع خارجی مجاز که از سوی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته میشوند، میتوانند برای دریافت گواهی نامه اقدام کنند.» این متن خبری است که چند روز پیش از سوی رئیس پلیس راهور فراجا اعلام شد و آوازهاش در رسانهها پیچید؛ اما لابهلای سر و صدای اخبار مربوط به عملیات «وعده صادق» و وارد کردن ضربه کاری ایران به رژیم اسرائیل تقریباً مفقود شد و کسی به جزئیات این قانون جدید و چند و چون آن نپرداخت، هرچند امکان دریافت گواهینامه رانندگی برای مهاجران که با دغدغه تردد، دست و پنجه نرم میکنند اهمیت زیادی داشته و دارد.
این خبر بیش از آن که در رسانههای رسمی بازتاب داشته باشد و ابعاد آن شفاف شود، در شبکههای اجتماعی مورد بحث قرار گرفت و تعدادی از حسابهای کاربری که مستمر سعی بر ایجاد مهاجرستیزی دارند، آن را به سوژه جدید خود تبدیل کردند.
این در حالی است که بررسیهای مهر نشان میدهد خبر اخیر تا حدی گمراهکننده و غیرشفاف بوده است. بر اساس پیگیریهای صورت گرفته، این خبر مشمولیت ندارد و همه جامعه مهاجر قانونی را در برنمیگیرد. در میان مهاجران افغانستانی فقط آنها که «گذرنامه» داشته باشند میتوانند گواهینامه یک ساله رانندگی بگیرند البته باید به صورت محضری تعهد بدهند که مسافرکشی نمیکنند.
همچنین در میان کسانی که «کارت آمایش» دارند فقط کسانی که عضوی معلول در خانوادهشان باشد میتوانند گواهینامه رانندگی بگیرند، البته فقط یک نفر از خانوادهشان چنین امکانی دارد و این فرد باید تعهد محضری بدهد بعد از اخذ گواهینامه، مسافر سوار نمیکند. بنابراین این موضوع منوط به شرط و شروط بسیاری شده است.
در کنار همه محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی که برای مهاجران در نظر گرفته شده و موضوعاتی مانند خرید و فروش، تملک اموال، درمان، انتخاب شغل و امکان تحصیل آنها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، ممنوعیت رانندگی یکی از مواردی است که این گروه از سالها پیش با آن مواجه هستند.
نکته آن است که در این باره نباید صرفاً به نسل جدید مهاجران نگاه کرد؛ بلکه باید گروهی را در نظر گرفت که سالهای سال است در ایران زندگی میکنند، خانواده تشکیل دادهاند و مثل هر شهروند دیگری، برای رفت و آمد به وسیله نقلیه و امکان رانندگی نیاز دارند؛ فارغ از اینکه از نظر مالی و اقتصادی توانایی پرداخت هزینههایش را داشته باشند یا نه.
شکاف اجتماعی یا نژادپرستی؟
گرچه چند سالی است که بحثها بر سر موج گسترده مهاجرت از کشور همسایه به ایران بالا گرفته و دوگانههایی را شکل داده؛ اما سوال این است چرا و تا چه حد باید عرصه را برای گروهی که به صورت قانونی در کشور زندگی میکنند تنگ کرد؟ پژوهشهای زیادی درباره «فاصله اجتماعی» میان جامعه میزبان ایرانی و مهاجران افغانستانی صورت گرفته است که نشان میدهد مصداقهای زیادی در کشور وجود دارد که باعث میشود جامعه خواه یا ناخواه به گروهی از شهروندان، به عنوان شهروند درجه دو با حق و حقوق ناچیز نگاه کند؛ حق و حقوقی که میشود آن را زیر پا گذاشت و حتی زیر سوال برد!
«چرا باید اینجا درس بخوانند؟ چرا باید اینجا کار کنند؟ چرا باید اینجا درمان شوند؟ چرا باید اینجا ازدواج کنند؟ چرا باید اینجا رانندگی کنند؟» فاصله اجتماعی یعنی طرح این سوالها توسط جامعه میزبان و دور بودن گروههای اجتماعی نسبت به یکدیگر. این اصطلاح که اولین بار توسط «بوگاردوس» جامعه شناس آمریکایی برای توصیف احساسات و نگرش افراد یک گروه در جامعه نسبت به گروه دیگر ابداع شد، حالا بروز و ظهورهای مختلفی در حوزههای مادی و معنوی پیدا کرده است.
نکته قابل توجه آن است که ایران، به عنوان یکی از کشورهای مهاجرفرست شناخته میشود و برای جامعه ایرانی جذاب و قابل تحسین است که هموطن او در کشوری پیشرفته، جایگاه اجتماعی و اقتصادی خوبی داشته باشد؛ پزشک یا کارشناس زبده باشد؛ پشت فرمان ماشینهای مدل بالا بنشیند و موفقیتهای زیادی کسب کند، اما پذیرش اینکه فرد توانمندی از کشور دیگری در ایران جایگاه اجتماعی و اقتصادی خوبی به دست بیاورد، ممکن است برای برخی غیر قابل تحمل و حتی خشمآور باشد. کسانی که خوشحال میشوند ایرانی مهاجرت کرده پشت فرمان فراری و تسلا بنشیند ممکن است از تصور اینکه یک مهاجر در کشور آنها پشت فرمان پراید یا پژو بنشیند عصبانی شوند.
همه اینها باعث شده این سوال مهم در ذهن کارشناسان و جامعه شناسان مطرح شود که آیا ماجرا در حد «شکاف اجتماعی» است یا وخامت، اوضاع را تا سطح نوعی «نژاد پرستی» کشانده است؟
شاید آنچه به جایی نرسد فریاد است
بد نیست بار دیگر مرور کنیم که مهاجران برای رفتن به مکانهای تفریحی و حتی زیارتی با محدودیت مواجهاند. اجازه ورود به هر شغلی را ندارند و تنها میتوانند در زمینههایی مثل کارگری ساختمانی، کار در معدن و ضایعاتی مشغول به کار شوند. به گفته یکی از این مهاجران آنها هرچند سابقه سالها کار داشته باشند اما حتی مجاز به استادبنا شدن یا سرکارگر شدن هم نیستند و فقط میتوانند در پایینترین سطح شغلی فعالیت کنند.
پدری افغانستانی که از ۲۸ سال پیش در ایران اقامت دارد، میگوید: «کلی تلاش میکنیم تا بچهها را به دوازدهم برسانیم؛ اما نمیتوانند وارد دانشگاه شوند. هدف این است که بچهها به یک جایی برسند، مثل ما خاک نخورند، بدبختی نکشند، ولی از همین حالا پیش بینی میکنیم که نمیرسند. نمیتوانند به دانشگاه بروند. همین باعث میشود در هر صورت ما شکست بخوریم و فرزندمان هم کارگری کند.»
مهاجران افغانستانی حتی در صورتی که در دانشگاههای داخلی تحصیل کنند اجازه کار در ایران را ندارند و برای اشتغال باید به کشور دیگری بروند. انواع و اقسام فاصلههایی که میان جامعه میزبان و مهاجران گذاشته شده، زندگی را برای آنها به مجموعهای از بنبستها شبیه کرده است و راه رسیدن به هر هدفی برایشان تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. این شرایط، ناخودآگاه مکانیسم زیربنایی فاصله گذاری اجتماعی را شکل میدهد و مرزبندی میان گروههای جامعه را پررنگتر میکند.
حتی مهاجران «قانونی» یا آنها که نسل دوم و سوم مهاجرت هستند و جز ایران، خاک دیگری را ندیده و نمیشناسند، در برابر این شرایط احساس بیپناهی دارند و معتقدند صدایشان به جایی نمیرسد. آنها خودشان را وسط آن غزل «یغمای جندقی» پیدا میکنند که میگفت: «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.»
منبع: تابناک
کلیدواژه: حمله به کنسولگری ایران در سوریه جهش تولید با مشارکت مردم اسرائیل حمله ایران به اسرائیل پلیس راهنمایی و رانندگی اتباع افغان گواهینامه رانندگی مهاجران مهاجران افغان حمله به کنسولگری ایران در سوریه جهش تولید با مشارکت مردم اسرائیل حمله ایران به اسرائیل مهاجران افغانستانی چرا باید اینجا پشت فرمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۶۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشدید مناقشات بین ایرلند و انگلیس بر سر مسئله مهاجران
مناقشات بین ایرلند و انگلیس در سایه تصویب طرح ضد مهاجرتی رواندای ریشی سوناک که منجر به هجوم مهاجران به این کشور عضو اتحادیه اروپا شده، تشدید شده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه دی ولت از تشدید مناقشات بین لندن -دوبلین بر سر مسئله هجوم پناهندگان به ایرلند در سایه اجرای طرح ضد مهاجرتی "ریشی سوناک"، نخست وزیر این کشور خبر داده و نوشت: ایرلند به عنوان کشور عضو اتحادیه اروپا به شدت نگران افزایش تعداد پناهجویانی است که از انگلیس و از طریق مرزهای باز در شمال وارد این کشور می شوند. از سوی دیگر، سوناک، نخست وزیر بریتانیا، قبلاً اعلام کرده بود که هیچ گونه بازگشتی از ایرلند را نمی پذیرد.
به این ترتیب اختلافات بین ایرلند و انگلیس بر سر مهاجران غیرقانونی در حال تشدید است. هلن مک انتی، وزیر دادگستری ایرلند اعلام کرد که تا 100 افسر پلیس را به مرز باز با استان ایرلند شمالی بریتانیا اعزام خواهد کرد. آنها قرار است پناهجویانی را که می توانند برای وضعیت اقامت در کشور همسایه درخواست دهند و به جای آن وارد جمهوری ایرلند شوند، شناسایی کنند. علاوه بر این، مقامات باید افراد بدون مدارک لازم را به بریتانیا بازگردانند. روزنامه ایرلندی ایندیپندنت روز سه شنبه این خبر را منتشر کرد.
این ردر حالی است که ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا پیشتر اعلام کرده بود که انگلیس بازگشت از ایرلند را تا زمانی که اتحادیه اروپا به نوبه خود مهاجران غیرقانونی از بریتانیا را پس نگیرد، نمی پذیرد.
مک انتی، وزیر دادگستری ایرلند قانون جدیدی را برای بازگرداندن پناهجویان از این کشور به انگلیس اعلام کرده است. پیش از این در ماه مارس، دادگاهی در دوبلین حکم داد که انگلیس دیگر کشور ثالث امنی محسوب نمیشود و بنابراین نمیتوان پناهجویان را به آنجا اخراج کرد. دلیل آن طرح بحث برانگیز دولت محافظه کار بریتانیا برای اخراج پناهجویان به رواندا بدون توجه به منشاء آن ها است.
مکانتی گفت: ما نمیتوانیم خلأ قانونی را بپذیریم که به ما به عنوان یک کشور اجازه نمیدهد پناهجویان را طبق توافقی که قبلاً با آن موافقت کردهایم بازگردانیم. وی خاطرنشان کرد که توافقی بین انگلیس و ایرلند در مورد بازپس گیری مهاجران از زمان برگزیت وجود داشته است که هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است. هر دو کشور یک منطقه سفر مشترک را تشکیل می دهند و همچنین یک مرز باز در جزیره وجود دارد. هدف از این کار جلوگیری از درگیری های جدید در منطقه جنگ داخلی سابق ایرلند شمالی پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود. ایرلند بخشی از منطقه شینگن نیست.
میشل مارتین، وزیر امور خارجه ایرلند هم پیشتر گفته بود که تعداد پناهجویانی که بدون مدارک وارد این کشور می شوند، اخیرا افزایش چشمگیری داشته است. این نیز به دلیل سیاست بریتانیا در مورد رواندا است. به گفته وی 80 درصد از طریق ایرلند شمالی وارد کشور می شوند. نخست وزیر سوناک این اظهارات را به عنوان مدرکی در نظر گرفت که نشان می دهد طرح او طبق برنامه ریزی به عنوان یک بازدارنده عمل می کند.
بریتانیا قصد دارد در هفته های آینده اخراج به رواندا را آغاز کند. روزنامه تایمز روز سه شنبه با استناد به داده های وزارت کشور انگلیس گزارش داد که 5700 مهاجر شناسایی شده اند. با این حال، محل نگهداری بیش از 3500 نفر از این افراد در حال حاضر برای مقامات مشخص نیست.
این طرح البته در انگلیس و در سطح بین االملی بسیار بحث برانگیز است، اما لندن همچنان از آن منصرف نشده است: دولت محافظه کار انگلیس می خواهد تقریباً 5700 مهاجر را امسال به رواندا بفرستد. در مجموع ده ها هزار نفر از مهاجران در این کشور در سایه این طرح در معرض خطر اخراج هستند.
هفته گذشته، پس از مدت ها اختلاف، پارلمان بریتانیا طرح اخراج مهاجران به رواندا را تصویب کرد. بر این اساس در آینده، افرادی که به طور نامنظم وارد این کشور شده اند، باید بدون توجه به مبدا و بدون بررسی درخواست پناهندگی آنها به رواندا اخراج شوند.
به گفته وزارت کشور انگلیس مهاجرانی که بین ژانویه 2022 و ژوئن سال گذشته وارد بریتانیا شده اند، باید انتظار داشته باشند که درخواست پناهندگی آنها غیرقابل قبول تلقی شود و به رواندا اخراج شود. طبق آمار رسمی، در این مدت بیش از 57 هزار نفر با قایق های کوچک از کانال مانش به بریتانیا رفتند.
بر اساس مدل جدید، اکنون درخواست های پناهندگی توسط دولت رواندا در کیگالی بررسی می شود. در صورت پذیرش، پناهندگان حق اقامت در این کشور آفریقای شرقی را خواهند داشت و نمی توانند به انگلیس بازگردند.
سوی دیگر، حزب مخالف کارگر معتقد است که این اقدامات سوناک یک کمپین روابط عمومی در طول مبارزات انتخاباتی است. ایوت کوپر، سخنگوی امور داخلی حزب کارگر گفت: «توری ها آنقدر ناامید هستند که قبل انتخابات محلی می خواهند به هر شکلی هر پروی را به رواندا بفرستند. در انتخابات محلی انگلیس که روز پنج شنبه برگزار می شود حزب محافظه کار به رهبری ریشی سوناک با شکستی تلخ تهدید می شود.
بر اساس آمارهای رسمی، بیش از 57000 نفر در فاصله ژانویه 2022 تا ژوئن سال گذشته با قایق های کوچک در سراسر کانال انگلیسی وارد بریتانیا شدند - بسیاری از آنها از جنگ و فقر در کشورهای خود در آسیا، آفریقا و خاورمیانه فرار کردند.
تورم بیشتر برای انگلیسیها در سایه کنترلهای جدید برگزیتیلندن و تجهیز اوکراین برای جنگ بهاره پیش از انتخابات انگلیسانتهای پیام/